کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

چرا حقیقت را نمی گویند؟ کدام صعود؟! ( قسمت دوم )

بررسی عکس های قله ی نانگاپاربات در منابع اینترنتی و در سایت هائی که به انعکاس اخبار کوه نوردی جهان می پردازند می تواند به روشنی گویای این نکته باشد که : قله ی نانگاپاربات دارای نشانه ای ثابت و بسیار مشخص ( یک نبشی فرو رفته در سنگ ) است: 

.

.

.

.

.

.

.

.

 

.

.

و تمامی کوه نوردانی که می خواهند سند و یا مدرکی برای اثبات صعود خود داشته باشند عکس های یادبود خود را در کنار این نشانه ی ثابت و همیشگی می گیرند . تعدادی از این گونه عکس ها را ببینید :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

اماتیم نانگاپاربات دماوندی ها بعد از گذشت حدود پنج ماه و تا این لحظه، نتوانسته اند هیچ فیلم و عکسی که آنان را در کنار این سند اثبات قله نشان دهد ارائه دهند . عکس های آنان را در کادرهای بسته ای می بینیم که در پس زمینه اش همچنان شیبی روبه بالا دیده می شود و در فیلم کوتاهی که از آخرین مرحله ی برنامه خود بیرون داده اند ، شیبی نیز در پشت سرشان وجود دارد و با مقایسه ای ساده با عکس های دیگران و آنچه در سایت های معتبر کوه نوردی جهان وجود دارد _ هم به لحاظ چشم انداز دنیای اطراف و هم به لحاظ نشانه ی ثابت و همیشگی قله _ پذیرش اینکه نقطه ی پایان برنامه ی آنان ، همان قله ی اصلی نانگاپاربات می باشد براستی غیر ممکن است . در مورد عکس های منتشر شده ی دماوندی ها نکته ی جالبی وجود دارد : عکس ها چنان تیره و بی کیفیت و در کادرهای بسته ای است که نتواند روشنگر و گویای جزئیات و اطلاعات بیشتری از محیط باشد !! و در توجیه این مسئله و در گزارش خود گفتند که دوربین عکاسی همراه نداشته اند و عکس ها از روی فیلم پیاده شده است . ادعائی که چندی بعد و با انتشار عکس هائی از لیلا اسفندیاری و احسان پرتوی نیا مشخص گردید که واقعیت ندارد و انتشار آن عکس های تیره و بی کیفیت آگاهانه بوده است :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

_________________________

پی نوشت:

_ به نظر می رسد اعضای تیم باشگاه دماوند _  همانطور که در مورد اعلام خبر صعود به قله ی اصلی برودپیک در دو سال پیش شاهد آن بودیم _  در باره صعود قله ی اصلی نانگاپاربات نیز حقیقت را به افکار عمومی کوه نوردی ایران نگفته اند . در قسمت سوم این یادداشت به مقایسه و بررسی نکاتی از فیلم دماوندی ها ( نقطه ای که برنامه ی خود را پایان می دهند ) و آخرین قسمت از مسیر کین شوفر ( خط الراس منتهی به قله ی اصلی ) بر اساس عکس های موجود می پردازیم .

_ صادقانه و از صمیم قلب و بخاطر آبروی کوه نوردی ایران ، امید داریم و آرزو می کنیم که صعود آنان صحت داشته باشد و بتوانند شواهد و مدارک قانع کننده ای در اثبات ادعاهای خود ارائه دهند . وجهه ی عمومی این ورزش ، تا همین مرحله نیز از رفتار و عملکرد غیر مسئولانه و غیر اخلاقی اعضای این تیم _ در حادثه ی تلخ و تراژیک غار پراو ، در دروغ برودپیک ، در رها کردن سامان نعمتی و مرگ او در نانگاپاربات _ متحمل آسیب ها و ضرباتی غیر قابل جبران شده است . صادقانه و از صمیم قلب و بخاطر آبروی کوه نوردی ایران ، امید داریم و آرزو می کنیم بتوانند صحت و سلامت صعود خود را ثابت کنند .

_ جست و جوی حقیقت اما ، همچنان ادامه خواهد داشت .

چرا حقیقت را نمی گویند؟ کدام صعود ؟!


..

.

.

.

.

.

چندی پیش فیلم کوتاهی از آخرین مرحله ی برنامه ی تیم نانگاپاربات باشگاه دماوندی ها ( حرکت از کمپ ۴ به طرف قله ) توسط پدر زنده یاد سامان نعمتی در اختیار این وبلاگ قرار گرفت . در این فیلم کوتاه ، با وجود آنکه به شدت سعی شده است بوسیله نماهای بسته و کنترل شده و تکنیک ابتدائی مونتاژ از ارائه ی هر گونه اطلاعات بیشتر _ که بخواهد در تقابل با گزارش رسمی برنامه قرار گیرد _ جلوگیری شود اما با این حال در صحنه هائی که به نمایش در آمده ، روایت رسمی دماوندی های تیم نانگاپاربات  از دو جنبه مورد تردید جدی قرار می گیرد : ١_ روایت حادثه ای که منجر به مرگ سامان نعمتی شد .  ٢_ اعلام صعود به قله ی اصلی نانگاپاربات .

____________________________________________

قسمت اول : حادثه ی نانگاپاربات

روایت تیم دماوندی ها از حادثه ی نانگاپاربات تا کنون با تناقضات آشکاری همراه بوده است . تناقضاتی که از همان ابتدا موجب سلب اطمینان و عدم اعتماد به گفته های اعضای این تیم شد . آنان در گزارش های اولیه ی از حادثه و در توجیه رها کردن و تنها گذاشتن همنورد خود ، به وجود علائم ارتفاع زدگی و خواب آلودگی و در نتیجه ناتوانی او در ادامه صعود اشاره کردند و زمانی که با این پرسش طبیعی و بی پاسخ که " کدام یک از اصول و قوانین انسانی ، اخلاقی و ورزشی به شما این حق را می دهد که همنورد خود را در شرایطی این چنین تنها بگذارید و ... " روبرو شدند روایتی دیگر _ و کاملا متفاوت _ را آغاز کردند . در روایت دوم آنان ، در سامان نعمتی _ و به هنگام تنها گذاشتن او _ هیچ مشکلی به لحاظ جسمی و روحی وجود نداشته و او در سلامتی کامل بوده است و فقط کمی سرعت صعودش از دیگران کمتر بوده و برای همین از او خواسته اند که به کمپ ۴ بازگردد ... اما به نظر می رسد حقیقت _ آن گونه که در فیلم کوتاه برنامه و در صحنه هائی از آن دیده می شود _ چیز دیگری ست !!  نمای یک : ساعت ها از آغاز حرکت گذشته و هوا کاملا روشن شده است ... نمائی از سایه ی عظیم نانگاپاربات و صدای کاظم فریدیان که از سایه ی قله و سردی هوا و مسیر طی شده از کمپ ۴ سخن می گوید ... با چرخش دوربین و در نمای عمومی می بینیم که تعدادی از اعضای تیم با فاصله ای قابل توجه عقب مانده اند و به آرامی در حال حرکتند ... با زوم به طرف آنان مشخص می شود که تعدادشان سه نفر است ( سامان آخرین نفر و کاملا نزدیک به دو نفر دیگر است ) و نفر جلو ، یعنی کسی که به سختی گام برمی دارد و با حرکت کند خود موجب عقب ماندگی نفرات پشتی و شکاف در تیم گردیده، لیلا اسفندیاری است نه سامان نعمتی !

 

 

 

.

 

نمای دو : صحنه هائی که در این قسمت دیده می شود از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است به گونه ای که هر دو روایت _ کاملا متناقض _ تا کنون ارائه داده شده توسط دماوندی ها از حادثه ی نانگاپاربات و مرگ سامان نعمتی را زیر سوال می برد . در گزارش رسمی منتشر شده در سایت تبلیغاتی دماوندی ها و هم چنین گزارش فریدیان در نشست انجمن کوه نوردان ، نقطه ی جدا شدن از سامان و تنها گذاشتن او _ به همان دلیلی که خودشان ادعا دارند یعنی کند بودن حرکتش _ در ارتفاع ٧٧٠٠ متری و ۴٠٠ متری زیر قله بوده است . در صحنه های نمای دوم فیلم : دو نفر در جلو به سختی و دشواری گام برمی دارند ... با کمی فاصله یک نفر دیگر پای چپش را تکیه گاه کرده و به استراحت مشغول است ... صدای فریدیان روی فیلم" ۴٠٠ متر زیر قله هستیم "...

.

 

 

 

.

.

.

.

.

.

و چرخش دوربین ... به طرف سامان که در فاصله دو _ سه قدمی فریدیان (فیلمبردار) است و با بدنی کاملا استوار و بدون هیچ خمیدگی و یا نشانی از خستگی _ و کاملا برخلاف نفرات جلوی تیم که از فرط خستگی بدنشان کاملا خمیده شده است _ گام برمی دارد

.

 .

.

.

.

.

.

.

.

.

.

و صدای کاظم روی فیلم که از ویژگی های مسیر و نیش کرامپون و ... سخن می گوید. اینجا _ و همان گونه که کاظم فریدیان می گوید _  ارتفاع ٧٧٠٠ متری قله ی نانگاپاربات است اما هنوز هیچ نشانی از کند بودن سرعت حرکت ، عقب افتادگی از تیم و یا ضعف و خستگی در سامان نعمتی دیده نمی شود و هیچ صحبتی هم در این باره نیست و حتی _ و همان گونه که در فیلم به روشنی هویداست  _ در فاصله ی چند قدمی اعضای تیم و در وضعیتی به مراتب بهتر و مطمئن تر از آنان قرار دارد . 

براستی حقیقت حادثه ی نانگاپاربات و علت مرگ سامان نعمتی را در کجا باید جست و جو کرد ؟ و دلیل این همه تناقضات آشکار در روایت دماوندی ها به چه چیزی باید تعبیر شود ؟ چرا آنان از بیان حقیقت واهمه دارند؟

 

ادامه دارد ...

 

___________________________________________

 پی نوشت:

 قسمت دوم این نوشتار به پرسش در باره ی صعود قله ی اصلی نانگاپاربات اختصاص دارد و طی چند روز آینده در وبلاگ قرار می گیرد .

_ آقای نعمتی می گفت قصد دارند سال آینده به نانگاپاربات بروند و  ضمن بررسی منطقه از نزدیک _ برای  روشن نمودن جنبه های مبهم حادثه ای که به مرگ فرزندشان منتهی شده است _ با فیلم برداری کامل از مسیر ، دروغ دماوندی ها در باره ی صعود قله ی اصلی را نیز افشا کنند .

_ نسخه ای از فیلم کوتاه نانگاپاربات دماوندی ها را فردا ( سه شنبه ) در اختیار عباس ثابتیان _ نویسنده ی وبلاگ آرامکوه و عضو هیئت مدیره فعلی انجمن کوه نوردان _ قرار می دهیم و از او خواهیم خواست تا در صورت امکان آن را برای قضاوت همگانی در اینترنت قرار دهد .