کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی

با تو رسیده ام به شبی ابدی

تو کوچه کوچه مرا بلدی…
من به جز آبی نگاهت
آسمانی نمی شناسم
تا تو سرگرم روزگاری
از نفس بی تو می هراسم
رد شو از قاب لحظه هایم
دیده شو عاشقانه تنهاست
رهسپارم به سویت اما
جاده لبریز سوز سرماست
مرا باور کنی یا نه
تویی پایان ویرانی
چه غمگینانه آزادی
از آن عهدی که می دانی
با تو رسیده ام به شبی ابدی
تو تار و پود مرا بلدی…
نمی رود ز یادم، تمام خاطراتی

که عاشقانه سر شد…

نظرات 1 + ارسال نظر

شعرزیباییست.دلتان شاد یاد.

ممنون از عنایت شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد