کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

کوه نوردی فنی

به شانه ام زدی تا تنهاییم بتکانی.... به چه دل خوش کرده ای؟ به تکاندن برف از روی شانه های ادم برفی؟!!

سری دانستنی های کوهنوردی(این پست: جهت یابی)

-

-

-

-

-

چگونه بدون قطب‌نما گم نشویم؟

فرض کنید شما گم شده‌اید و وسط ناکجا آباد ایستاده‌اید و نمی‌دانید چه باید بکنید. دو نکته مهم را در لحظه‌ای که احساس می‌کنید گم شده‌اید فراموش نکنید:

اول این که آرامش خودتان را حفظ کنید و دیگر این که عاقلانه فکر کنید. شما می‌توانید مدت‌ها بدون غذا زندگی کنید. فقط باید آب پیدا کنید.

اقدامات اولیه در این مطلب بیشتر از این که بخواهیم بدانیم چه مهارت‌هایی برای زنده ماندن لازم است، سعی می‌شود نحوه یافتن راه بدون استفاده ازقطب‌نما را یاد بگیریم.

برای شروع بد نیست از یک ارتفاع بالا بروید و خوب اطراف را ببینید. سعی کنید تا ردی از عبور انسان را در حوالی خود پیدا کنید. اگر چیزی پیدا نکردید بهتر است تصمیم بگیرید که در کدام مسیر باید حرکت کنید.

اگر نقشه‌ای در دست ندارید سعی کنید عوارض طبیعی اطرافتان را بر روی یک کاغذ بکشید. شمال و جنوب را همان‌طور که کمی پایین‌تر خواهیم گفت روی آن مشخص کنید. اگر هم نقشه دارید مکان خود را تعیین کنید.

یادتان باشد قرار نیست یبشتر از تواناییتان از ارتفاع بالا برود. اگر خسته بودید باید کمی استراحت کنید و با کمی فکر کردن راه دیگری را برای جمع آوری اطلاعات جهت نجات بدست بیاورید.

آسمان آبی و ابر سفید

با یک روش بسیار دقیق شروع می‌کنیم. این روش نیاز به آسمان صاف و زمان زیاد دارد. یکی از محاسن این روش این است که احتیاج به هیچ وسیله‌ خاصی (که در طبیعت نیست) ندارد. یک شاخه درخت یک متری، دو قلوه سنگ یک اندازه و یک سنگ بزرگتر و چیزی که شبیه به ریسمان برایتان عمل کند همه وسایلی است که نیاز دارید.

در طول روز قبل از ظهر شاخه یک متری را به صورت عمودی درون زمین فرو ببرید. زمین مورد استفاده برای این روش باید کاملا صاف باشد. در مرحله بعد در انتهای سایه شاخه یک متری یکی از قلوه سنگ‌ها را قرار دهید. ریسمان را در انتهای دیگر چوب جایی که به زمین فرو رفته است ببندید. سنگ بزرگتر را به ریسمان گره بزنید و از این طریق یک دایره روی خاک ترسیم کنید.

حالا نوبت صبر کردن است. آنقدر صبر کنید که هوا رو به تاریکی برود. در طول روز سایه‌ شاخه درخت بلند است هر چه به سمت ظهر می‌روید سایه‌ها کوتاهتر می‌شود و بعد از ظهر روند بلند شدن سایه‌ها باز هم تکرار می‌شود.

وقتی سایه در کوتاهترین حد خود قرار دارد باید با یکی از قلوه سنگ‌ها در انتهای سایه شاخه درخت نشانه(ظهر) قرار دهید. سمتی که شاخه سایه‌اش کوتاهتر است در نیم کره شمالی زمین، شمال را نشان می‌دهد. به راحتی می‌توان جنوب و شرق و غرب را پیدا کنید. با تقسیم بندی مناطق بدست آمده می‌توان ساعت درست کرد. این روش بسیار سریع است و همه چیز را به صورت تقریبی به شما نشان می‌دهد.

ستاره‌ای از سرزمین‌ سرد

در طول شب می‌توانید از طریق ستاره‌ها مسیر خود را پیدا کنید و در عین حال مواظب راه رفتن خود در تاریکی باشید چرا که هم ممکن است لیز بخورید هم این که ستاره‌ها را گم کنید و بی‌جهت دور خود بچرخید.

وقتی در نیم کره شمالی گم شده‌اید ستاره قطبی اولین چیزی است که باید پیدایش کنید. یکی از ساده‌ترین راه‌های پیدا کردن آن، دیدن صورت فلکی دب اکبر(خرس بزرگ) است.

آن را به صورت یک ملاقه هم می‌توان در آسمان یافت. اگر فاصله دو ستاره آخر این صورت فلکی را 5 برابر کنید به ستاره قطبی می‌رسید. ستاره قطبی خود اولین ستاره صورت فلکی دب اصغر یا خرس کوچک است. در نیم کره جنوبی باید صورت فلکی صلیب جنوبی را پیدا کیند از آنجایی که من هرگز پایین‌تر از خط استوا نرفته‌ام نمی‌توانم در پیدا کردن آن توضیحی بدهم.

دیجیتال بهتر است یا آنالوگ

راه دیگر استفاده از ساعت مچی آنالوگ است. با استفاده از زمان می‌توانید جهت شمال یا جنوب را پیدا کنید. ساعت را دقیقا روبروی خود نگه دارید. و عقربه ساعت شمار ( عقربه کوچکتر) همانی که با رنگ قرمز در تصویر نشان داده شده است را به طرف خورشید نشانه بگیرید. زاویه بین ساعت 12 و یک را به دو قسمت تقسیم کنید. امتداد این میانه جنوب است. این روش برای زمانی خوب است که در حوالی نیمروز قرار دارید.

این روزها خیلی‌ها ساعت دیجیتال استفاده می‌کنند. اگر شما هم مثل من ساعت آنالوگ ندارید، روی کاغذ یک ساعت عقربه‌دار نقاشی کنید و طبق روش بالا عمل کنید.

از روشی که گفته شد می‌توان در روز‌های ابری هم استفاده کرد. مهم پیدا کردن مکان خورشید در آسمان است.

قطب نمای سوزنی

اگر بخواهید برای خود قطب‌نما درست کنید احتیاج به یک سوزن نازک و یک لیوان آب دارید. سوزن می‌تواند روی آب شناور باشد اگر آن را به آرامی روی سطح آب قرار دهید فقط باید کمی صبوری به خرج بدهید.

سه راه برای قرار دادن سوزن بر روی آب وجود دارد: سوزن را روی یک تک کاغذ قرار دهید. چه کاغذ شناور بماند یا فرو برود هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد. اگر کاغذ در آب فرو برود سوزن روی آب شناور می‌ماند. اگر روی سوزن کمی روغن بمالید کار برایتان آسان‌تر می‌شود. سوزن را با جنگال هم می‌توان به آرامی وارد آب کرد طوری که غرق نشود.

چگونه یک قطب‌نمای سوزنی بسازیم

قبل از این که سوزن را در آب بیندازید با مالش دادن آن در یک جهت به آهن‌ربا، چاقو و یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچه‌ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی درست کنید. مانند سوزن قطب‌نما.

مثلاً با 30 بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازه‌ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچه‌ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن ‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌ را روی یک چوب‌ پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید (سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور کنید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد.

بدون سایه بالا سر

اما اگر سایه‌ای در کار نبود با نشانه‌هایی که در طبیعت است نیز می‌توان راه را پیدا کرد. اولین راه در جایی به دردتان خواهد خود که تعداد زیادی درخت و گیاه وجود داشته باشد.

شاخه‌های درختان بیشتر رو به جنوب که آفتاب بیشتری دارد رشد می‌کنند . البته در یک نگاه کلی می‌توان پی به این موضوع برد بنابراین درختان را به صورت تکی برانداز نکنید.

خزه‌هایی که روی تنه درختان رشد می‌کند بیشتر گرایش به سمت شمالی درخت دارند تا سمت جنوب آن؛ پس سمت شمالی درخت رطوبت بیشتری دارد.

اگر با تنه بردیده یک درخت مواجه شدید به خط‌های درون تنه توجه کنید. سمت جنوب درخت که بیشتر از آفتاب بهره‌مند است، بیشتر رشد می‌کند.

در بهار برف سمت جنوبی کوه‌ها زود‌تر از سمت شمالی آنها آب می‌شود. همچنین گیاهانی که سمت جنوبی کوهستان رشد می‌کنند از گیاهان سمت شمال ساقه‌های کلفت‌تری دارند. میوه‌های سمت شمال دیرتر از سمت جنوب کوهستان می‌رسند.

نشانه‌های موجود در طبیعت به تنهایی نباید مورد استفاده قرار گیرد چرا که این نشانه‌‌ها با عوامل دیگر مثل باد تغییر می‌کند.

حیوانات هم می‌توانند در یافتن شمال و جنوب به ما کمک کنند. مثلا مورچه‌‌ها خاک لانه‌هایشان را در سمت جنوبی لانه می‌ریزند تا شاید بعد از ظهر‌ها از سایه آن تل خاک استفاده کنند و سنجاب و دارکوب لانه‌هایشان را در سمت شرقی درخت می‌سازند.

سری دانستنی های کوهنوردی(این پست: سرمازدگی)

 دوستان مطالبی ابتدائی اما مفید برای همنوردای کم تجربه پست میکنم تا در طول چند هفته کامل بشه و در زمان اغاز صعودهای پاییز و زمستان اماده استفاده بشن  

با تشکر از توجه شما  نیما ابوکاظمی

سرمازدگی :  

(دکتر مساعدیان)

برخورد با محیط های سرد برف آب یا زمین سرد باعث انتقال حرارت بدن به آنها و کاهش دمای بدن می شود . رطوبت باعث افزایش سرعت انتقال حرارت خواهد شد لذا پوست یالباس مرطوب به سرعت بدن را سرد خواهد کرد .

ضمنا" در آب سرد انتقال حرارت 20 تا 30 برابر هوای سرد است و لباسهای خیس 90 درصد قدرت عایق بودن خود را از دست می دهند

. سرمازدگی را بر اساس حرارت مرکزی بدن به سه درجه تقسیم می کنند


1-
خفیف ( mild ) : از 32 تا 35 درجه سانتیگراد
2-
متوسط (moderate ) : از 28 تا 32 درجه سانتیگراد
3-
شدید ( sever ) : کمتر از 28 درجه سانتیگراد


حرارت دهانی به پایینتر از 4/34 نمی آید. لذا دمای بدن د ر سرمازدگی حتما" باید توسط دماسنج مقعدی اندازه گیری شود
.

علائم بالینی : در مراحل مختلف متقاوت است و بتدریج که سرمازدگی پیش می رود وخیمتر می شوند . علائم ابتدا با لرزشی غیر قابل کنترل در اندامها شروع می شود که بتدریج تمام بدن را فرا می گیرد بیحسی و رنگ پریدگی پوست اختـلال حرکات ظریف ماهیچه ها ( بخصوص دستها ) شروع می شود و کم کم تلو تلو خوردن – گیجی و خواب آلودگی بی توجهی به محیط غیر منطقی شدن و حرفهای نامربوط زدن اضافه می شود .

سپس ناهماهنگی شدید عضلات عدم توانایی راه رافتن و استفاده از دستها کندی فکر و کلام و فراموشی ایجاد می شود . اختلال سطح هوشیاری و کاهش شدید فشار خون ایجاد می شود و نهایتا" در مراحل پیشرفته سفتی عظلات اختلال ریتم و عملکرد قلب و گشادی مردمکها و کما که می تواند منجر به مرگ شود.

درمان : اولین اقدام در برخورد با بیماران سرمازده جلوگیری از اتلاف حرارت بیشتر است بسرعت بیمار را از معرض باد و سرما دور کرده به یک پناهگاه برسانید این پناهگاه می تواند یک ساختمان – یک چادر – پناه یک درخت یا تخته سنگ باشد.

از قراردادن بیمار روی زمین سرد وبرقی اجتناب کنید . و زیر اندازهای عایق استفاده کنید لباسهای خیس بیمار را بسرعت و آرامی با لباس های خشک عوض کنید پوشاندن سر و گردن را فراموش نکنید که 30 درصد حرارت بدن ازراه سر از دست می رود انتهاهای بدن مناطق حساس به سرما هستند ( انگشتان دست و پا – نوک بینی – و لب ها ) .که محافظت از آنها نباید فراموش شود

. دومین اقدام : گرم کردن بیمار مصدوم است برای گرم کردن میتوان از راه های داخلی و خارجی استفاده کرد روشهای داخلی بایدتوسط افراد مجرب در مراکز درمانی و برای سرمازدگیهای شدید استفاده شود

. برای گرم کردن بهترین روش تماس پوست به پوست است بیمار را با یک امداد گر در یک کیسه خواب قرار دهید می توانید از سنگها و یا بطری های گرم ( نه داغ ) استفاده کنید دقت کنید که به بیمار آسیب نرسانید بیمار را با پتو و ملافه های گرم بپوشانید

. هرگز بیماران سرمازده را ماساژ ندهید که باعث آسیب های شدید تر می شود اگر بیمار هوشیار است به اومایعات گرم بخورانید هرگز از الکل استفاده نکیند که بر وخامت اوضاع خواهد افزود .

اگر امکانات اجازه بدهد از وان آب گرم میتوان استفاده کرد که بسیار موثر است در سرما زده گیهای شدید که بیمار کاهش سطح هوشیاری دارد اقدامات متفاوت است این بیماران ممکن است فاقد نبض و تنفس باشند وبه اشتباه مرده پنداشته شوند

تاریخچه سنگ نوردی

تاریخچه سنگ نوردی



سنگ نوردی، ورزشی به قدمت کوه نوردی است. صعود کوه ها به ویژه کوه های آلپ در اروپا (جایی که این رشته پایه گذاری شد) همواره نیازمند بالارفتن از صخره ها و سنگ ها بوده است. با این حال سنگ نوردی به عنوان یک ورزش مجزا تنها درسالهای آغازین قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. آلمانی ها و انگلیسی ها به دلیل ارتفاع کم کوه های آلپ در کشورهایشان اولین کسانی بودند که مشخصا به سنگ نوردی پرداختند. سنگ نوردی در آمریکا از 1920 به بعد آغاز شد. در آن سالها برای بسیاری افراد، سنگ نوردی در مقایسه با ابهت و شکوه غیر قابل انکار ایستادن بر قله های بلند، بسیار کم اهمیت بود. بسیاری از کوهنوردان تنها برای ارتقای مهارت هایشان در کوهنوردی به این کار می پرداختند. تنها پس از دهه 50 بود که سنگ نوردی توانست در آمریکا به عنوان یک ورزش جایگاه خود را پیدا کند.
اولین شیوه های به کار رفته در آنچه که ما امروزه با نام سنگ نوردی می شناسیم شامل Aid climbing (صعود مصنوعی یا استفاده از تجهیزات برای صعود) وfree climbing (صعود طبیعی یا صعود تنها با تکیه بر توانایی ، مهارت وقدرت بدنی سنگ نورد) بود. البته از تجهیزات صعود تنها زمانی استفاده می شد که حرکت دشوار بود و امکان صعود به روش free climbing وجود نداشت.
برادران آبراهام (جورج و اشلی) دو ماجراجو در دهه های طلایی آغاز سنگ نوردی در بریتانیا (1882-1903)، برای مدتی طولانی در حدی بالاتراز متوسط به صورت حرفه ای به این ورزش پرداختند. در سال1882 آنها تعطیلات عید پاک، کریسمس وتعطیلات تابستان را در واسدال هد (wasdale head)در منطقه Lake District (منطقه ای کوهستانی درشمال انگلستان) به سنگ نوردی مشغول بودند. این دو برای مدتی کوتاه، کار، خانواده و مسایل مربوط به آن را کنار گذاشتند تا به هتل Wastewater سفر کنند، جایی که مملو از فرصت های تازه و مهیج ماجراجویی بود. نتیجه این کار آنها تعریف یک ورزش جدید و فوق العاده بود.
استفاده از طناب سنگ نوردی تنها چند سال قبل از آن، برای صعودهای آلپاین مطرح شده بود ولی تکنیک درست استفاده از آن وجود نداشت.
سالها بعد برادران آبراهام این تصویر را "چگونه صعود نکنیم" نامیدند!
برادران آبراهام از اولین تلاش هایشان عکس های زیادی گرفتند و همه سنگ نوردان به خاطر جمع آوری این گنجینه تاریخی مدیون آنهاهستند.
والتر پری هاسکت اسمیت(1946-1859)( Walter Parry Haskett Smith) پدرسنگ نوردی درانگلستان نامیده شده است. او که یکی ازاستادان دانشگاه آکسفورد بود ، بیشتربه خاطرفعالیت های ورزشی اش شناخته شده تا فعالیت های دانشگاهی اش. او اولین بار در سال 1881 از واسدال هد در منطقه Lake District دیدن کرد.
در سال 1882 با همراهی برادر کوچکترش یکی از صخره ها را در این منطقه صعود کرد. آنها در این صعود از طناب استفاده نکردند چون فکر نمی کردند که کارشان نوعی کوهنوردی آلپاین است.
والتر درتابستان 1886 در آخرین روز تعطیلاتش تصمیم گرفت نگاهی دقیقتر به صخره های Great Gable بیاندازد. او نتوانست در مقابل وسوسه صعود قله Napes Needle مقاومت کند، قله ای که پیش ازآن خود او و سایرین برای صعودش تلاش کرده و شکست خورده بودند. در آن روز «هاسکت اسمیت » موفق شد به تنهایی و بدون استفاده از طناب و هر تجهیزات دیگر(به روش Free solo ) به قله برسد.
او در سال 1936 در پنجاهمین سالگرد صعودش بار دیگر به قله رسید اما این بار با استفاده از طناب و همراهی سایرسنگ نوردان.
در سال 1885 J.W.Robinson برای اولین بار از سیستم حمایت با طناب برای سنگ نوردی در منطقهLake District استفاده کرد .او موفق شد با این روش دو سنگ نورد تازه کار را به قله Scafell Pinnacle برساند.
از مهمترین سنگ نوردان آن دوره (سالهای 1890-99 ) می توان به O.G.Jones اشاره کرد. جونز استاد فیزیک در یکی از مدارس لندن بود و به دلیل قدرت فوق العاده وچابکی اش (که در مورد آن داستانهای زیادی نقل می شد) مشهور بود. او در سال 1903درآلپ و در جریان یکی از صعودهایش، جان خود را از دست داد. او اولین فردی بود که پس از چندین تلاش نا موفق توانست به روش سرطناب مسیر Kern Knotts Crack درمنطقه Great Gable را صعود کند.
طی سال های بعد(1910-1900 ) سنگ نوردان ایتالیایی و آلمانی گامهای بلندی برداشتند، آنها با استفاده از میخ، کارابین وطناب های سبکتر، مسیرهای بسیاری را صعود کردند. درسال 1910 «ویلو ولزنباخ» (Willo Welzenbach ) اولین سیستم عددی درجه بندی سختی مسیرها را پیشنهاد کرد (از 1 تا 6 ).
در این سالها درجه سختی مسیرهای صعود شده به تدریج از 5.7 به 5.10 نزدیک می شد و تکنیک های سنگ نوردی ارتقا می یافت ، مثلا تکنیک صعود «دولفر» ((dulferitz اولین بارطی سالهای 1910 تا1914 توسط یک سنگنورد اتریشی به نام هانس دولفر(Hans Dulfer) مطرح شد.
درسال های پایانی دهه 20 اولین رول بولت ها در صعود مسیرها به کار برده شد. در این سالها بود که تکنیک های سنگ نوردی اسپرت به تدریج مورد توجه قرار گرفت و به ویژه نظر سنگ نوردان آمریکایی را جلب کرد. تکنیک های حمایت ارتقا یافت و روشهای حمایت دینامیک ابداع (1934) شد, و بلاخره اولین کفش مخصوص سنگ نوردی در سال 1935 توسط پیر آلن(Pierre Allain) معرفی شد، او بعدها در سال 1948 در آن تغییراتی داد.
طی سال های جنگ جهانی دوم همگام با پیشرفت در ساخت تجهیزات نظامی ، تکنیک ساخت میخ، کارابین و طنابهایی از جنس نایلون بهبود پیدا کرد. در دهه پنجاه با روی آوردن تعداد بیشتری از افراد به سنگ نوردی، درجه سختی مسیرهای بولدر نیز از V2 به V5 رسید و اولین مسیر با درجه سختی 5.11 در آلپ صعود شد.
آنچه که ما امروزه با نام سنگ نوردی اسپرت و بولدرینگ می شناسیم در واقع از سال های اولیه دهه پنجاه مطرح شد، زمانی که "جان گیل" جوانی از ایالت آلابامای آمریکا ، سنگ نوردی را آغاز کرد. جان گیل شیفته صعود سنگ های کوتاه و برآمدگی های کلاهک مانند بود و بر خلاف سایر کوه نوردان آن دوره که همزمان به کوه نوردی و سنگ نوردی می پرداختند، وقت خود را صرف تمریناتی ویژه سنگ نوردی و اجرای حرکات ژیمناستیک روی سنگها می کرد. جان گیل را می توان " پدر بولدرینگ "(به عنوان شاخه ای از سنگ نوردی ) و نیز آغازگر تمرینات تخصصی این رشته نامید. اواولین کسی بود که از پودر ژیمناستیک در سنگ نوردی استفاده کرد. گیل در سال 1961 دیواره سی فوتی تیمبل(5.12b/c) (Thimble) در داکوتای جنوبی را به روش free solo صعود کرد .
در دهه هفتاد جان هالوی (John Holloway) مسیر slop shot با درجه سختی V13 را صعود کرد. این مسیر سخت ترین مسیر بولدر تا آن زمان بود.دهه هفتاد در عین حال شاهد گسترش سنگ نوردی اسپرت در اروپا به ویژه در فرانسه و ظهور نسل جدیدی از سنگ نوردان بود. طی این سال ها مسیرهای بسیاری در فرانسه رول کوبی وبرای صعود آماده شد. در آمریکا نیز سنگ نوردی به تدریج جایگاه ویژه خود را می یافت و پارک ملی یوسیمیتی، به محل تمرین همیشگی سنگ نوردان تبدیل شد. علم تمرین در این دوره پیشرفت کرد و درجه صعود سنگ نوردان به طور قابل ملاحظه ای ارتقا یافت.
در دهه هشتاد با ظهور "ولفگانگ گولیچ" سنگ نوردی وارد دوره جدیدی شد. گولیچ در سال 1985مسیر Punks in the Gym با درجه سختی 5.14a/b ودر1987 مسیر Wallstreet در فونتن بلو با درجه 5.14b و بالاخره درسال 1991 مسیرAction Direct با درجه سختی 5.14d را صعود کرد. همچنین دراین سالها نوعی از صعود با نام صعود ترکیبی که ترکیبی از صعود مصنوعی و طبیعی بود دراروپا و به ویژه فرانسه مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت. به تدریج سنگ نوردان از صعود مسیرهای بلند به صعود مسیرهای کوتاه تر ولی سخت تر روی می آوردند ودیواره های مصنوعی اهمیت بیشتری می یافت.
دهه نود شاهد پیشرفت بیش از پیش سنگ نوردی بود. لین هیل موفق شد برای اولین بار مسیرNose (حدود5.13)، از دیواره ال کاپیتان را که نزدیک به 900 متر ارتفاع دارد، به صورت طبیعی صعود کند. در این دهه مسابقات بین المللی ارزش بیشتری یافت و کتاب های مختلفی در زمینه سنگ نوردی منتشر شد. نصب و بهره برداری از انواع گوناگون دیواره های مصنوعی این امکان را برای سنگ نوردان فراهم آورد که در تمام طول سال به تمرین بپردازند و مهارت های خود را ارتقا دهند. به علاوه پیشرفت و بهبود امکانات و تجهیزات سنگ نوردی موجب شد که میانگین درجه صعود سنگ نوردان به حدود 5.13 برسد.
در آغاز هزاره جدید علاقه مندان به سنگ نوردی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته اند و درجه سختی مسیرها به 5.15 رسیده است و سنگ نوردان مستعد با استفاده از تکنیک ها وتجهیزات پیشرفته افق های جدیدی را پیش روی ما گشوده اند. تکنیکهای سنگ نوردی تنوع قابل ملاحظه ای یافته اند وسنگ نوردی به شاخه های گوناگون ، ازدیواره نوردی گرفته تا صعودهای چندکارگاهی ، اسپرت وبولدرینگ تقسیم شده است. در سال های اخیرهرچند روند رو به افزایش درجه سختی مسیرها کند تر شده ولی توسعه علم ورزش، آگاهی سنگ نوردان از اصول تمرین درست و تنوع دیواره های مصنوعی و مسیرهای قابل صعود، موجب بهبود کیفی و کمی سنگنوردی شده است و قطعا این روند رو به رشد در سال های بعد همچنان ادامه خواهد یافت.

منبع:ویکیپدیا
مترجم: صبا جودکی